کلیم کاشانی
چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۰ ب.ظ
نه گل شناسم و نه باغ و بوستان بی تو
که دیده در نگشاید بر این و آن بی تو
گمان برند که من نیز با تو همسفرم
چنین که می روم از خویش هر زمان بی تو
کجاست فرصت آن کز فراق شکوه کنم
بغیر نام تو نگذشته بر زبان بی تو
بجام و ساغر ما قطره ای نمی افتد
اگر نشاط ببارد ز آسمان بی تو
کلیم کاشانی
- ۰ نظر
- ۲۷ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۰